تانیایش

حاج عماد مغنیه

دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۴ ب.ظ

خاطره ای جالب از شهید عماد مغنیه در تهران 

یکی از دوستان لبنانیم که با شهید عماد مغنیه همرزم و دوست قدیمی بوده

، خاطره جالبی از عماد تعریف کرد که خیلی برام قشنگ اومد. می گفت: "سال 1364 بود که با عماد در تهران زندگی می کردیم. خانه ای در زیر پل حافظ داشتیم

. محل کارمان هم پادگان امام حسین (ع) (بالای فلکه چهارم تهرانپارس – دانشگاه امام حسین (ع) فعلی) بود که تعدادی نیروهای لبنانی را آموزش می دادیم.

عصر یکی از روزها، سوار بر ماشین پیکانم داشتم از در پادگان خارج می شدم که عماد را دیدم. قدم زنان داشت به طرف بیرون پادگان می رفت. ایستادم و با او سلام و احوال پرسی کردم. پرسید که به خانه می روم؟ وقتی جواب مثبت دادم، سوار شد تا با هم برویم.

در راه درباره وضعیت آموزش نیروها حرف می زدیم. نزدیکی میدان امام حسین (ع) بودیم و صحبتمون گل انداخته بود. یک دفعه عماد مکثی کرد و با تعجب گفت:

- ای وای ... من صبح با ماشین رفتم پادگان. 

زدم زیر خنده. صبح با ماشین رفته پادگان و یادش رفته بود.

ناگهان داد زد: - نگه دار ... نگه دار ...

گفتم: "خب مسئله ای نیست که. ماشینت توی پارکینگ پادگانه. فردا صبح هم با هم میریم اون جا." که گفت:

"نه. نه. زود وایسا ... باید سریع برگردم پادگان."

با تعجب پرسیدم: "مگه چیز توی ماشین جا گذاشتی که باید بری بیاری؟"

خنده ای کرد و گفت:

- آره. من صبح با زنم رفتم پادگان. به اون گفتم توی ماشین بمون، من الان برمی گردم. توی پادگان که رفتم، اون قدر سرم شلوغ شد که اصلا یادم رفت زنم دم در منتظرمه."

بدجور خنده ام گرفت. زنش از صبح تا غروب توی ماشین مونده بود. وقتی وایسادم، گفت:

- نخند ... خب یادم رفت با اون رفته بودم پادگان. و یک ماشین دربست گرفت تا بره پادگان و زن و ماشینش رو بیاره. 😂😂 

شهدا را یادکنیم با ذکر صلوات

  • باران بهاری

نظرات  (۳)

سلام
درود بر شهدا...
خوشحال میشم به وبلاگم سری بزنید و نظری بدید...
یادشون گرامی..
سلام خواهری
ببخشید اینقدر دیر اومدم
آخه آدرس وب جدیدت رو نگذاشته بودی! منم نمیدونستم بیان یعنی کجا :D تا اینکه بلاخره به ذهنم زد ...
مبارک باشه انشاالله...
موفق باشی
این پست هم خیلی جالب بود :))
راستی
خداقوت!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی