تانیایش

لبخندهای خاکی

پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۹ ب.ظ

...

" تک تیر انداز "


یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها رو در آورده بود. با سلاح دوربین­دار مخصوصش چند ده متری خط عراقیها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقیها ... چه می کرد.


بار اول بلند شد و فریاد زد: «ماجد کیه؟» یکی از عراقیها که اسمش ماجد بود سرش را از خاکریز آورد بالا و گفت: « منم!» ترق!!

ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضاء کرد!!!

دفعه بعدی قناسه چی فریاد زد:«یاسر کجایی ؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت! ! ! ...

چند بار این کار را کرده بود تا اینکه به رگ غیرت یکی از عراقی­ها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد: « حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت. اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد. با دلخوری از خاکریز سر خورد پایین.

یک هو یک صدایی از قناسه چی ایرانی بلند شد: « کی با حسین کار داشت؟ » جاسم با خوشحالی، هول و ولاکنان رفت بالای خاکریز و گفت:« من !!» ترق!! جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید !!! 😊

...


  • باران بهاری

نظرات  (۲)

  • رضا فاطمی
  • جالبه ها...
    وب خوبی دارین..
    پاسخ:
    ممنونم...
  • بروبکس بهشت
  • سلام دوست عزیز
    بزرگترین افتخار ما بازدید اهل بیت شهدا هستند منت بر حقیر بگذارید و به بروبکس بهشت تشریف بیارید و نگاهی به مطالب داشته باشید
    و در صورت تمایل افتخار تبادل لینک با شما رو داشته باشم
    منتظر حضور و نظر ارزشمند شما هستم
    بهترین آرزوها رو براتون دارم
    موید باشید
    http://brobaksbehesht.lineblog.ir

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی